پایگاه خبری اقتصاد دریایی

کد خبر: ۶۳۱۸
۰۲ مرداد ۱۴۰۳ | ۰۹:۳۵
اما و اگرهای توسعه اقتصاد دریا در دولت چهاردهم
گروه اقتصاددریایی - زهرا آویژگان - با توجه به آغاز دوره ریاست جمهوری مسعود پزشکیان طی روزهای آینده، خبرگزاری ایسنا، گفتگویی با سید بهزاد بقایی- کارشناس اقتصاد دریا- در جهت بررسی فرصت‌ها و ادامه ریل‌گذاری‌های قبلی در حوزه‌های مغفول در اقتصاد درباره اقتصاد دریا و ابعاد مختلف آن داشته است.

توسعه مَکُران در اولویت دولت پزشکیان قرار می‌گیرد؟

به گزارش اقتصاددریایی،​​​​ به ویژه آن که اخیرا رئیس جمهور منتخب در پیامی نوشت: باید تولید را از تهران بیرون ببریم، به دریا نزدیک کنیم، جایی که تامین آب و برق آن در آینده مشکل نباشد، محلی که ترانزیت مواد اولیه وصادرات محصولات با حداقل هزینه و زمان انجام شود.
این سخنان با استقبال کارشناسان و فعالان اقتصادی رو به رو شد، و از آن تعبیر به رونمایی از یک ایده تحولی یاد کردند.
در ادامه مشروح گفتگوی با سید بهزاد بقایی را در ادامه می‌خوانید:
کدام ابعاد اقتصاد دریایی با توجه به محدودیت‌ها و شرایط ژئوپلیتیکی، اقتصادی، امنیتی و شرایط اقتصادی فعلی ایران اهمیت بیشتری دارد و قابل تحقق است که بتوانیم به آن سمت و سو حرکت کنیم؟
اقتصاد دریا در دنیا تعاریف متفاوتی دارد. از سویی گفته می‌شود هر چیزی که در داخل آب تولید و بهره‌برداری می‌شود می‌تواند جزو اقتصاد دریا باشد و از سوی دیگر نیز می‌توان گفت هر خدماتی که درکنار دریا باشد، جزو اقتصاد دریا است و این که می‌گویند اقتصاد دریا ۳ تریلیون دلار ظرفیت دارد، مربوط به اقتصاد ساحلی است یعنی هر تولید و خدماتی که در فاصله‌ای از دریا صورت می‌گیرد مربوط به اقتصاد دریا است.
در ایران باید در نظر گرفته شود که از بین این دوبخش منابع موجود در داخل دریا و یا آنچه در سواحل بهره‌برداری می‌شود کدام را به عنوان اقتصاد دریا در نظر می‌گیرند؟ پس از بررسی‌های بسیار ما به این نتیجه رسیده ایم که آنچه در فاصله مشخصی از دریا وجود دارد برای اقتصاد دریا در کشور مناسب‌تر است و باید در این زمینه و در ۶ رشته فعالیتی محدود شود تا بتوانیم اولویت‌بندی مناسبی داشته باشیم.
به طور مثال نباید رشته فعالیتی انرژی، نفت و گاز در این دسته باشد چراکه ابعاد بسیار گسترده‌ای دارد و می‌تواند سایر فعالیت‌ها را نیز تحت تاثیر قرار دهد. اقتصاد دریا باید رشته‌هایی همچون بنادر، شیلات، گردشگری، کشتی‌سازی و کشتیرانی باشد که ارتباط مستقیمی با دریا دارند. مورد دیگر نیز بهره‌برداری از آب دریا در قالب آب شیرین کن است.
در کل کشور بحران کم آبی وجود دارد که ما می‌توانیم با بهره‌برداری از ظرفیت بزرگ اقیانوس هند و خلیج فارس و تبدیل و انتقال آب شیرین به داخل کشور این مشکل را حل کنیم. در دولت آقای رئیسی نیز سه خط لوله مشخص شد که از مناطق ساحلی جنوب کشور آب را به داخل کشور منتقل کنند. یکی از این سه خط لوله به سمت خراسان، دیگری به سمت یزد و خط لوله سوم نیز به سمت اصفهان می‌رود که هم صنایع می‌توانند از آن استفاده کنند و هم مردم به عنوان آب شرب.
در صحبت‌ها به رشته‌های مختلف اقتصاد دریا اشاره شد. مسئله مهم این است که با چه هدفی این رشته‌ها را محقق خواهیم کرد؟ با دیدگاه محرومیت‌زدایی، توسعه، استفاده از ظرفیت‌ها و یا تبدیل تهدیدها به فرصت است؟ این هدف بسیار اهمیت دارد که در نگاه ما به اقتصاد دریا تمایز ایجاد می‌کند.از دو منظر به فضای اقتصاد دریا و فرصت‌هایی که پیش رو می‌گذارد می‌توانیم نگاه کنیم. یکی از مسائل مهم فرصتی است که برای مناطق جنوبی که به آب دسترسی دارند ایجاد می‌کند چراکه اقلیم خاصی دارند و چندان امکان کشاورزی در آن مناطق وجود ندارد و جمعیتی نیز در آن مناطق چندان وجود ندارد و وضعیت مناسبی از نظر پراکندگی جمعیت ندارند.
اولین اقدامی که مقام معظم رهبری نیز به آن تاکید دارند این است که ما باید اقداماتی را دنبال کنیم که به تمرکز جمعیت در مناطق ساحلی منجر شود.
یعنی هدف اصلی جابه‌جایی و مدیریت جمعیت است؟
بله چراکه در مناطق مرکزی کشور به دلیل کمبود آب بیش از یک میزانی امکان توسعه وجود ندارد و آن امکانی که آب جنوب کشور برای توسعه جمعیت می‌تواند در اختیار ما قرار دهد و مقام معظم رهبری نیز به آن تاکید داشتند در مناطق مرکزی کشور وجود ندارد. فرصت بین المللی و ژئوپلیتیکی این مناطق برای کشور بسیار مهم است. فضای سیاسی و روابط بین‌الملل دستخوش تغییر می‌شود و ایران می‌تواند به واسطه این جایگاهی که دارد نقش جدیدی در نظم جدید جهانی تعریف کند و بتواند روابط تجاری جدیدی ایجاد کند.
نکته مهم این است که شاید الان تولید ۲ میلیون بشکه نفت ایران نتواند این ظرفیت را ایجاد کند که بتواند در نظم جهانی حرفی برای گفتن داشته باشد به همین دلیل باید اهرم‌های قدرت جدید ایجاد کند که دریا می‌تواند یکی از این اهرم‌ها باشد.
دو مسئله ایجاد اهرم‌های قدرت برای کشور و تمرکز جمعیت دو هدف مهم در اقتصاد دریا است. در تمرکز جمعیت مسئله بسیار مهم، اشتغالزایی است که باید در تعریف رشته فعالیت‌ها به اشتغالزایی توجه ویژه‌ای داشته باشیم که به نظر ما ۲ رشته فعالیت گردشگری و شیلات از این منظر اهمیت بالایی دارند که متمرکز بر دریا هستند و هم می‌توانند اشتغال پایدار ایجاد کنند و هم موجب سکونت جمعیتی در آن محدوده شوند.
ما برای اینکه در تعاملات بین‌المللی نقش‌آفرینی ویژه‌ای داشته باشیم باید در دو فضای بنادر و بانکرینگ اهمیت زیادی دارد که باید در آن‌ها فعال باشیم. باید بنادر خود را توسعه دهیم و از نسل یک و ۲ که الان قرار داریم به نسل ۳ برسانیم که هم بتوانند در آن فضا مجددا شرایط صادرات را ایجاد کنند و هم محوری را برای صادرات از شرق آسیا به اروپا و از اوراسیا به کشورهای حوزه‌های خلیج فارس داشته باشند.ما قبل از انقلاب نیز این ایده‌ها را داشتیم و حتی طرح‌های مطالعاتی بسیاری در کشورهای خارجی انجام شده بود. شروع بسیاری از بنادر از قبل از انقلاب بود و پس از انقلاب نیز در زمینه جمعیت و استفاده از ظرفیت‌های دریا تلاش شده بود اما به نتیجه نرسید. دلیل این عدم موفقیت چیست؟ چرا بعد از این چهل سال ما هنوز در فاز اول هستیم؟
برخی از این موارد به لحاظ طبیعی دچار چالش است. در حوزه گردشگری بزرگترین چالش، فصل تعطیلات است چراکه عمده تعطیلات ما در تابستان است و در این فصل به دلیل گرما و رطوبت بالای هوا نمی‌توان از گردشگری در این مناطق بهره برد. شاید بتوان برای رفع این مشکل، تعطیلات زمستانی را پیشنهاد داد که هوای این مناطق مطبوع است و جاذبه‌های خاص خود را دارد.
مشکل بعدی نیز تعارضات و تعدد تصمیم‌گیری‌ها و راهبری‌ها است. اقتصاد دریا تاکنون یک متولی نداشته و مشخص نبوده که رشته فعالیت‌هایی که درحوزه دریایی باید به آن بپردازیم توسط کدام نهاد و ارگان قرار است پیگیری شود و به همین دلیل نیز چندان بودجه‌، نیرو و امکاناتی برای آن درنظر گرفته نشده است.
برای اینکه این مسئله را حل کنیم به سمت ایجاد مناطق آزاد رفتیم. عمده مناطق جنوبی کشور یا مناطق آزاد و یا مناطق ویژه هستند ولی به دلیل اینکه آن مناطق ویژه ما راهبری مناسبی ندارند و مشخص نیست که چه هدف و ویژگی‌هایی دارند و محدودیتی ایجاد نکردیم، تنها تعدد در مناطق آزاد ایجاد شده است.
موفق‌ترین منطقه ویژه عسولیه و ماهشهر است که به‌صورت تخصصی بر پتروشیمی و پالایشگاه متمرکز شده‌ است ولی سایر مناطقی که داریم مشخص نیست که قرار است چه تخصصی در آن‌ها دنبال شود و این تعدد موجب شده است که منابعی که درکشور وجود دارد محدود شود و هدر رود.ما به جای توسعه و گسترش مناطق آزاد باید همان بنادری که در کشور وجود دارد و ظرفیت خالی دارند را ارتقای نسل دهیم و بتوانیم همانجا تولید و صادر کنیم تا اینکه در کناردست همان‌ها منطقه آزاد و ویژه دیگری برای یک فعالیت تخصصی ایجاد کنیم.
ایراد اصلی کجاست؟ شاید همه به این موازی‌کاری‌ها آگاه باشند اما اقدام خاصی انجام نمی‌شود.
اولین پاسخ ما به هر سوالی ایجاد یک نهاد و ساختارسازی است و این ساختاری که در قالب شورا و ستاد است راهکاری ارائه دهد که چگونه اقتصاد دریا و سیاست‌های اقتصاد مقاومتی و هرگونه سیاست‌ و هدفی که داریم به نتیجه برسد؟ چه اقداماتی برای رسیدن به این اهداف باید انجام شود؟ این پاسخ موجب شده که موازی‌کاری شکل گیرد.در حوزه اقتصاد دریا و به‌ویژه مکران که مورد تاکید مسئولین و برای تاریخ ایران نیز مهم بوده، این نهادسازی چه وضعیتی دارد؟ به ویژه در این سه سال اخیر که دولت سیزدهم مستقر بود چه آسیب‌ها و رویه‌های غلطی وجود داشته است؟
آنچه که در مکران تاکنون پیگری شده ایجاد شورای توسعه سواحل مکران بوده است که هم‌اکنون نیز پیگیری می‌شود تا به سازمان توسعه سواحل مکران تبدیل شود. این سازمان نیز در بخشی از سیستان و بلوچستان قرار گرفته است که تمرکز جمعیت دارد و قواعد مناطق آزاد را در این محدوده بزرگ اعمال خواهند کرد.
ادامه دارد...

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر:
نیازمندی‌ها
پیشخوان روزنامه