پایگاه خبری اقتصاد دریایی

کد خبر: ۳۳۴۶
۱۹ خرداد ۱۴۰۲ | ۲۳:۳۰
بررسی نقش قدرت دریایی در تحقق اقتصاددریا محور
تحولات کنونی نظام بین الملل حاکی از این است که دوران فراموشی قدرت دریا به سر آمده و اولویت های قدرت دریایی که روزگاری توسط آلفـرد مـاهـان و دیگران مطرح شده بود، باز تولید شده است.

اقتصاد دریا - محمود آلاشتی، هدیه مولایاری، وحید خشنا - این پژوهش تلاش دارد تا با مطالعه قدرت کشور در حوضه ی دریایی در گذشته، به بیانی قبل از حضور ناوگروه های جمهوری اسلامی در دریاهای آزاد، انگیزه حضور فعال حال و برنامه های اینده به بررسی فعالیت های گوناگون نیروی دریایی و تاثیر آن بر روی اقتصاد دریایی و روابط دوستانه و بالا رفتن قدرت دریایی کشور بپردازد.

مکمل های راهبردی نیروی دریایی ارتش در اقیانوس هند

در این پژوهش که محمود آلاشتی کارشناسی ارشد علوم ارتباطات، هدیه مولایاری کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامه ریزی شهری محیط زیست و وحید خشنا، کارشناسی ارشد جغرافیای سیاسی آمایش سیاسی فضا به روزنامه دریایی اقتصادسرآمد ارائه کرده اند آمده است:
کشورمان ایران در حالی که دارای جغرافیایی باز می باشد در شمال و جنوب خود دارای بزرگ ترین دریاچه ی جهان (دریای خزر در شمال) و دریای عمان و خلیج فارس در جنوب می باشد که با اتصال به اقیانوس هند توانایی حضور در دریاهای جهان را داراست . امروزه در عصر جهانی شدن تجارت رشد اقتصادی کشور هایی مانند هند و چین و ژاپن در تجارت جهانی را از یک سو و نقش ویژه خلیج فارس و ایران به عنوان منطقه تامین کننده انرژی (نفت و گاز) از سوی دیگر اهمیت اقیانوس هند به عنوان منطقه ی استراتژیک جهت اتصال این دو منطقه صد چندان نموده است. نقش استراتژیک جنوبی ایران در جهان به قدری دارای اهمیت است که در بعضی جهات میتواند با اتخاذ چند برنامه بر اقتصاد تعدادی از کشورهای جهان به صورت مستقیم تاثیر گذار باشد حال آن که بدانیم همین جغرافیا به ما قدرت دریایی زیادی داده است در حالیکه ما در زمانه امروز با اتخاذ تصمیم حرکت ناوگروه ها در سال ۱۳۸۸ از دریای جنوب به سمت اقیانوس هند و دیگر نقاط جهان سعی در به دست آوردن قدرت دریایی بیشتری داریم تا در آینده ای نه چندان دور موقعیت موفق های تجاری و نظامی برای کشور ایجاد کنیم‌.کشورهای قدرتمند جهان همانند اتحادیه اروپا چین هند ایالات متحده و ژاپن به طور مداوم حضور نیروی دریایی و توانایی های نظامی خود در منطقه اقیانوس هند را برای جلوگیری از حضور دزدان دریایی تشدید می کنند این در حالی است که هدف اصلی این کشورها دستیابی به قدرت دریایی بیشتر و‌ کنترل اقیانوس هند است در این راستا نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران در مسیرهای اقتصاد جهانی در شمال هند حضور دارد. این تحقیق با روشی تحلیلی و توصیفی با استفاده از منابع کتابخانه ای، اسنادی و نیز بهره گیری از نقشه های موجود شکل گرفته است. نتیجه ی حاصل بیانگر این مسئله که صحنه اقیانوس هند به دلیل داشتن نقش کلیدی تاثیر زیادی بر اقتصاد ایران و کشورهای همجوار دارد که در حال حاضر با تصمیم حرکت نیروهای دریایی به سمت اقیانوس هند سعی در برقراری ارتباط دوستانه و اقتصادی با دنیای بیرون از مرزها را داریم که درکنار آن به قدرت دریایی خود نیز می افزاییم. مقام معظم رهبری بارها اهمیت توسعه ی قدرت دریایی را گوشزد کرده اند و فرموده اند دریا برای یک کشور یک فرصت برزگ برای پیشرفت و حفظ منافع ملی است . فواید دریا برای یک کشور و یک ملت فواید راهبردی است حال آنکه ما با وجود دو دریای استراتژیک در شمال و جنوب خوب در حالی که در قسمت جنوبی و بندر کنارک و چابهار دارای موقعیت بسیار حساس و برنده ای هستیم باید در صورت نیاز تصمیم های محکم و قاطع بگیریم و در موارد اقتصادی سعی در ارتباط با کشورهای جهان از راهه اقیانوس هند داشته باشیم حال آن که با وجود تنگه ی هرمز و دیگر تنگه های مهم دنیا می دانیم تاثیرگذاری بیشتری در اقتصاد دریایی داریم و در عین حال موقعیت های مختلفی برای یافتن موفقیت های اقتصادی در پیش روی مان می باشد. ناوگروه های جمهوری اسلامی ایران با افتخار از سال ۱۳۸۸برای دریافت موقعیت های اقتصادی و تسلط بیشتر بر دریا و قدرت دریایی سفری را از جنوب کشور شروع کرده که با گذشتن از اقیانوس هند به تمام دنیا سفر می کند و در پی یافتن آینده ای نو برای کشور عزیزمان است.مسئله دیگر همکاری های دو جانبه می باشد این سطح از دیپلماسی دفاعی، سابقه زیادی دارد و در دوران دیپلماسی چند جانبه معاصر هنوز هم از کاربردی ویژه برخوردار است(ساعد ، ۱۳۸۹ :۸۷ ) در سال های اخیر نیروی دریایی چندین معاهده دفاعی تفاهم نامه بین المللی از جمله روسیه چین عمان و کشور های حاشیه اقیانوس هند امضاء نموده است این معاهده ها شامل همکاری دفاعی در حوزه امنیت سایبری اصلاح بخش دفاعی دریایی آموزش، تجهیزات، فناوری و تکنولوژی بوده است. به منظور ادامه برنامه های دیپلماسی دریایی در حال حاضر تقویت تمرکز بروی حوزه هایی است که دارای منفعت متقابل هستند از جمله این حوزه ها عبارت اند از ساخت ناو، فضای سایبر، علم تکنولوژی، عملیات صد تروریسم، بازسازی، آموزش دفاعی، جمع آوری اطلاعات و بازدارندگی است .
دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران از طریق حضور فعال نیروی دریایی ارتش در آب های اقیانوس هند و گسترش و تعمیق تعاملات دو جانبه دریایی با کشور های مهم ساحلی اقیانوس هند از جمله هند و پاکستان، آفریقای جنوبی،اندونزی،مالزی و برخی کشورهای شرق دور، نظیر چین و ژاپن پی گیری و گسترش یافته است.
رایزنی فرمانده و معاونین نیروی دریایی در بازدید از نمایشگاه تجهیزات نیروی دریایی در سال ۱۳۹۳ در روسیه با همتایان خود از کشور های آلمان،یونان، لهستان،پاکستان،امارات، کویت و مذاکره درباره مسائل دریایی و همکاری تامین امنیت آبراهای بین المللی و مبارزه با دزدان دریایی و تروریسم، دیدار سالیانه با وابستگان نظامی کشور های خارجی و دیدار دو جانبه فرمانده نیروی دریایی آجا با فرماندهان حاضر در نشست کشور های حاشیه اقیانوس هند تحت عنوان اجلاس آیونز در تهران در سال ۱۳۹۷ از نتایج دیپلماسی نیروی دریایی راهبردی بوده است (پایگاه اطلاع رسانی نداجا)
همکاری های منطقه ای و تقویت آن محور های کنش گری منطقه ای مبتنی است بر ایجاد و گسترش کم و کیفی ساز و کارهای دفاعی پیشکیری حل منازعه ها، انعقاد پیمان های دفاعی–امنیتی منطقه ای، حضور در پیمان–های امنیتی موجود، انعقاد معاهده های خلع سلاح منطقه ای، انعقاد پیمان عدم تجاوز، ایجاد کمیسیون های منطقه ای دفاعی (ساعد-۱۳۸۹ ۸۸) بنابراین آن چه در دیپلماسی دفاعی اهمیت دارد، تنش زدایی با کشورهای منطقه از جمله شورای همکاری خلیج فارس، کشورهای عربی و اروپاست .نیروی دریایی با دیپلماسی فعال و با حضور فرمانده و معاونان ارشد آن در کشور های منطقه و فرامنطقه ای و نشست های بین المللی، ضمن انجام مذاکرات مختلف نسبت به طرح دیدگاه های جمهوری اسلامی ایران و دفاع از مواضع آن اقدام نموده و ضمن توسعه روابط دفاعی نظامی کشور، به توسعه دیپلماسی دفاعی دریایی کشورکمک نموده است. فرمانده نیروی دریایی با شرکت در سمینار فرماندهان نیروی دریایی کشورهای حاشیه اقیانوس هند در امارات (ابوظبی،استرالیا، آفریقای جنوبی، اندونزی) شرکت در نشست بین المللی امنیت دریایی اندونزی(جاکارتا) شرکت در سمینار فرماندهان نیروی دریایی کشور همسایه حاشیه دریای خزر، سفر به سریلانکا، روسیه، چین، قزاقستان و ملاقات با همتایان خود در جهت همکاری های مشترک، برگزاری رزمایش های مشترک و بازدید ناوهای دو کشور از بنادر یکدیگر و همکاری های آموزشی و فنی، همکاری در زمینه تانین امنیت دریایی و مبارزه با پدیده دزدی دریایی، برگزاری اجلاس فرماندهان نیروی دریایی کشورهای حاشیه اقیانوس هند در تهران و انتخاب فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران به عنوان رییس این اجلاس برای دو سال به تبیین دیدگاه جمهوری اسلامی ایران در زمینه چگونگی برقراری امنیت دریایی و خطوط مواصلاتی دریایی، به توسعه و فعال سازی دیپلماسی دفاعی دریایی جمهوری اسلامی ایران کمک نموده است. (پایگاه اطلاع رسانی ناجا)
 بهره گیری از دیپلماسی دفاعی دریایی سیار در عرصه دریا
بازدیدهای نیروی دریایی از بنادر مختلف یک اقدام سیاسی و حضور در آب های آزاد، یک فعالیت بین المللی است. جمهوری اسلامی ایران یکی از ماهرترین کشورها در استفاده از عملیات های نظامی تاکتیکی برای قدرت دادان به پیام های استراتژیک خود است تا بدین ترتیب بر تصمیم گیران سیاسی منطقه ای و غربی تاثیرگذارد که نقش نیروی دریایی راهبردی بسیار مهم و روشن است. این نیرو همواره نقش یک سفارت خانه سیار را داشته است که با برافراشتن پرچم کشور در اقصی نقاط جهان به عنوان سفیر، نماینده و مظهر اراده ملی و پشتوانه ای آشکار و در عین حال صلح آمیز در حمایت دیپلماسی و سیاست دولت متبوع خود عمل نموده که در صورت نیاز نیز توانایی اعمال قدرت در راستای به دست آوردن و حفط منافع ملی در عرصه دریاها خواهد داشت. نیروی دریایی با اعزام ناوگان های مختلف به کشور های دوست و همسایه در خاور دور و نزدیک، دریای مدیترانه،دریای خزر و ...حال آنکه مسئله ی مورد بررسی در  مقاله این است که همکاری های دو جانبه و تقویت آن با کمک بنادر کلیدی جنوب که متصل به اقیانوس هند هستند چگونه میسر است؟همکاری های دوجانبه و تقویت ان با کمک بنادر کلیدی جنوب که متصل به اقیانوس هند هستند چگونه میسر است؟

اهمیت دریا:
تحولات کنونی نظام بین الملل حاکی از این است که دوران فراموشی قدرت دریا به سر آمده و اولویت های  قدرت دریایی که روزگاری توسط آلفـرد مـاهـان و دیگران مطرح شده بود، باز تولید شده است. امروزه قدرت های بزرگ دریافته اند که عرصه دریاها به ویژه آب های آزاد و آبراهه های بین المللی متصل به نقاط سوق الجیشی، از ظرفیت های بالا و هزینه های کمتر در روند پیگیری اهداف راهبردی برخوردارند و یافتن شرایط رقابت یا هژمونی در خصوص آن، مـی تـوانـد نوعی پایداری در قدرت منطقه ای و جهانی را تضمین نماید. در واقع، تمایلات محسوس و بارزی در میان قدرت ها به منظور کسب برتری در قدرت دریایی- نظامی متجلی شده که به نوعی، بر اهمیت این منبع  قدرت در معادلات حاضر و آینده دلالت دارد (الـعـالـم اسلامی،۲۶فروردین ۱۳۹۲).از قدیمی ترین ایام تا به امروز دسترسی به دریا یکی از عوامل مهم برای توسعه طلبی کشورها بوده است و در اختیار داشتن سواحل و دسترسی به آب های آزاد شرط ضروری برای رسیدن به یک قدرت جهانی محسوب می شده است. چنین نیازی امروزه نیز کاملا احساس می شود زیرا تجارب جنگ های منظم گذشته آن را اصلاح کرده است به همین دلیل همیشه کشورهایی که پا به عرصه قدرت جهانی می گذارند تسلط بر آن ها را جزء هدف های اصلی خود منظور می کنند (کامران، ۱۳۸۱: ۵۸۶) در یک قرن اخیر تلقی از مساله قدرت در رابطه با دریاها دچار تحول شده است. در گذشته مفهوم قدرت در دریا بیشتر تمرکز بر قابلیت های ارتباطی و نظامی بود، ولی امروزه ابعاد گسترده تری یافته است. امروزه تلقی سنتی از رابطه دریا و قدرت دچار تحول شده و عواملی چون توسعه روابط و نیازهای متقابل ملت ما، نقش و کارکردهای جدید ژئوپلیتیکی و زیراکوتومیکی دریاها، توسعه تحقیقات علمی و شناخت ویژگی های دریاها و اقیانوس ها، گسترش فضایی صحنه های عملیات در اقیانوس ها، ناکافی بودن منابع خشکی برای رفع نیازهای بشر و... در این میان نقش بسزایی داشته اند. از همین روی رقابت بر سر افزایش دسترسی و تسلط بر دریا و محیط های دریایی به سرعت در حال گسترش یافتن است و بسیاری از کشورهایی که با وجود داشتن سواحل مناسب در ساختار قدرت دریایی جایگاهی نداشته اند امروزه فعال شده و به دنبال افزایش قدرت دریایی خود هستند.

از جمله دلایل اهمیت دریاها: 
_ حمل و نقل، مواد غذایی، مواد گیاهی و دارویی، مواد معدنی و نفت، بهترین تولیدکننده انرژی، زیورآلات مختلف، تعدیل هوا به وسیله جریان های دریایی، استفاده طبی از آب دریا، منبع اصلی آب های روی زمین، تهیه آب شیرین

اقتصاد دریا:
توسعه دریامحور و اقتصاد دریا که اخیرا بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته، موضوعی بسیار کلی است و لازم است تا تصویر روشنی از آن ترسیم گردد. تعریف اقتصاد دریامحور که در ادبیات جهانی عموماً با عنوان اقتصاد آبی(Blue Economy) از آن یاد می شود، استفاده پایدار از ظرفیت منابع و گستره های آبی اعم از اقیانوس ها، دریاها، دریاچه ها و جزایر برای رشد اقتصادی، بهبود وضعیت معیشت و ایجاد اشتغال و درنهایت افزایش تولید ناخالص داخلی تعریف می گردد. بنابراین، حوزه اقتصاد دریا فراتر از مواردی از قبیل شیلات و گردشگری دریایی است و مستلزم ظهور و حمایت از صنایع مرتبط با آب و دریا و از جمله حمل ونقل دریایی، گردشگری دریایی، انرژی های تجدیدپذیر، آبزی پروری و شیلات، بیوتکنولوژی دریایی، زیست هواشناسی و معدن کاری دریایی است.
_ اقتصاد دریامحور، راهبردی اساسی، توسعه ای و کنشگرا و درنهایت، تحول آفرین است.
_ اساسی است؛ زیرا در سطح بالایی نهادها و سازمان های زیادی را درگیر می کند.
_ توسعه ای است؛ زیرا با موضوعات مختلف توسعه ای و حاکمیتی مانند جمعیت پذیری، ایجاد زیرساخت ها و ارتباطات گره خورده است.
_ کنشگر است؛ زیرا محرک جدی به کارگیری و به کاراندازی صنایع و اشتغال در دریاها و سواحل است.
اقیانوس ها علاوه بر داشتن منابع عظیم انرژی، خود نیزیک منبع تولید انرژی به شمار می روند. انرژی به دست آمده از نیروگاه های موجی، جزر و جریان آب بخش قابل توجهی از انرژی های تجدیدپذیر را تشکیل می دهد. بازار انرژی دریایی در آینده مورد توجه تولیدکنندگان صنایع نیروگاهی و استارتاپ های نوآوری خواهد بود. در آینده شاهد رشد روزافزون گردشگری دریایی در جهان خواهیم بود به طوری که امروزه، حدود ۴.۲ میلیون نفر در حوزه گردشگری ساحلی و اقیانوسی فعالیت می کنند که حدود ۱۵۰ هزار نفر آن ها در صنعت مسافرت دریایی فعال هستند. تقویت صنعت شیلات، توسعه بنادر، به روزرسانی ناوگان حمل ونقل دریایی ، استفاده از ظرفیت شرکت های فعال در حوزه صنایع دریایی و... از جمله اقداماتی است که باید به آن پرداخته شود؛ بنابراین دولت و صندوق توسعه ملی باید با ارائه تسهیلات، فضا را برای توسعه صنایع دریایی فراهم کند. همچنین باید روی تربیت نیروی انسانی و ارائه آموزش به نسل جوان، بیش از گذشته کار کرد. این کار سبب ایجاد علاقه در جوانان برای کارکردن در زمینه صنایع دریایی و فعال شدن اقتصاد دریا خواهد شد. با توجه به نقش شرکت های دانش بنیان در انتقال فناوری به صنایع دریایی، قابل ذکر است که در همه صنایع کشور ازجمله صنایع دریایی، بحث شریک شدن و متصل شدن با برندهای معروف دنیا و انعقاد قراردادهایی که مزیت ایجاد می کند، بسیار مهم است. انتقال فناوری، دانش روز و بهره گیری از آموزشهای لازم باعث رشد صنایع دریایی خواهد شد. با توجه به فرصت های سرشار اقتصادی منطقه خلیج فارس، هم اکنون خیلی از کشورهای دنیا که دریا ندارند و از امکانات زیادی برخوردار نیستند، به صنعت کشتی سازی ورود پیدا کرده اند اما کشور ما با این همه امکانات، موفقیت چندانی کسب نکرده است.

ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک دریا:
امروزه پیشرفت تکنولوژی در ابعاد و حوزه های گوناگون موجب شده برخی از عوامل طبیعی نقش خود را در ژئواستراتژی از دست بدهند البته به موازات آن بر اهمیت برخی دیگر نیز افزوده شده و از سوی دیگر پیوستگی عوامل جغرافیایی و و آثار آن عملیات نظامی پیچیده تر شده است. لذا در شرایط کنونی تمامی تحولات نظامی، سیاسی، اقتصادی و ژئوپلیتیکی در ارتباط مستقیم با ملاحظات ژئواستراتژیک قرار دارد. در این زمینه مسائل ژئوپلیتیکی بیش از سایر مسائل با اصول و مبانی ژئواستراتژیک ارتباط دارد و به همین دلیل در بسیاری از راهبردهای اعلامی و اعمالی از سوی کشورها و تجزیه و تحلیل های سیاسی و امنیتی، موقعیت و وضعیت ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکییک واحد سیاسی مورد توجـه قـرار می گیرد.

با پایان جنگ سرد ژئواستراتژی بری رو به افول گذاشت و ژئواستراتژی بحری به عنوان قدرت برتر مطـرح شـد. این مسئله در طول تاریخ نیز مشهود است زیرا کشورهایی نظیر پرتغال؛ هلند، انگلستان و ... استعمارگرانی بودند که از طریق دریا به مستعمرات خود نفوذ کرده و تسلط یافته اند.
میل و کشش قوای استراتژیک دریایی دولت ها همواره به سمت کرانه هایی است که بیشترین تهدید در آنجا متمركز شده است. کشورهایی که به نحوی دارای مرزهای دریایی هستند، به ناچار باید با امکانات پدافند دریا و شیوه های عمل آن به صورت تخصصی آشنا باشند. زیرا هر دشمنی برای تصرف خاک طرف مقابل خود مجبور است در دریا، نیروی او را از بین ببرد، پدافند سواحل را درهم بشکند و در خاک او نیرو پیاده کند. بنابراین نباید در سواحل به انتظار دشمن بود، بلکه باید او را در دریا درهم شکست، یا سازمان او را طوری برهم زد که قدرت رسانیدن خود را به ساحل از دست بدهد. (۱۹۸۹:۲۰,Ezzati) نیروهای دریایی سه وظیفه کلاسیک بر عهده دارند:
۱ - اعمال قوانین عادی دولت ها در آبهای ساحلی.
۲ - مانور برای آمادگی.
۳- جنگ یا دیپلماسی.
اما دولت های ساحلی که دارای نیروی دریایی هستند، به دلیل امکانات محدود و تعریف شده برای این نوع سازمان نظامی، تمایل دارند تنها در مناطق و محورهای قوای استراتژیک خویش را به صورت نهادی و دائمی گسترش دهند که تهدید بیشتری از آن سو درک می شود. به ویژه آنکه تهیه،نگهداری و مانور نیروهای دریایی نسبت به دو نیروی دیگر بسیار پرهزینه تر، ظریف تر و فناورانه تر می باشد. از سوی دیگر لازمه حضور نهادینه شده و دائمی نیروهای دریایی و پشتیبان آن به ویژه نیروی هوایی و قـوای هـوا- دریا، نیازمند اشغال فضاهای گسترده و گران بهای ساحلی است. در عین حال حتی در شرایط غیر جنگی میـان شـمار مانورها و آزمایش و تحقیقات معمول این قو برای آمادگی و میزان تخریب های ساحلی ارتباطی مستقیم برقرار است. بنابراین تمیز سواحل از نقطه نظر نوع امنیت حاکم بر آنها برای تصمیم سازی های کلان ملی کلیدی است. برای دستیازیدن به چنین مهمی باید استراتژی دریا محوری ایران جایگزین استراتژی خشکی محـوری شـود. از این رو دریای عمان و اقیانوس هند بهترین بستر برای رسیدن به این هدف است. این استراتژی برای ایران چنان اهمیتی دارد که علاوه بر ایجاد امنیت و موازنه در اقیانوس هند، ارتقاء سطح اقتصادی (اعم از تراتزیت، انرژی و صید) را هـم شامل می گردد.

قدرت دریایی
به عبارتی از مجموعه توانایی های یک ملت در استحصال منافع خویش از دریا ها و اقیانوس ها با بکارگیری آب های دنیا به مقاصد سیاسی اقتصادی و نظامی در زمان صلح و جنگ به منظور دستیابی به اهداف ملی ( عزتی ،عزت الله ۱۳۸۷) عناصر قدرت دریایی از دیدگاه  الفرد ماهان عبارت است از : الف -موقعیت دریایی ب- وضعیت طبیعی ج-وسعت سرزمین د-تعداد ویژگی های جمعیت  ه-خصوصبات دولت می باشد که امروزه نیز به قوت خود باقی است ماهان با ارائه ادله تاریخی محکم، روشن ساخت که ظهور و تداوم قدرت های بزرگ در جهان همواره با تکیه بر قدرت دریایی و از طریق برتری نسبی دریاها صورت گرفته است و در نهایت نتیجه گرفت که لازمه حکومت بر دنیا، حکومت بر دریاهاست (زرقانی ، سید هادی ۱۳۸۶) قدرت های دریایی یک کشور عبارت است از مجموعه ناوگان های نظامی ناوگان های تجاری و صنایع و علوم دریایی ( تسهیلات بندری، صنایع کشتی سازی و تعمیرات شناور ها مراکز آموزشی دریایی )(سیاری ، حبیت الله۱۳۹۳)

اقیانوس هند
سومین اقیانوس جهان است که با ۷۰۵۶۰۰۰۰ کیلومتر مربع وسعت ۲۰ درصد از سطح آب های زمین را فرا گرفته است این اقیانوس از شمال به آسیا از غرب به افریقا از شرق به استرالیا و از جنوب به اقیانوس منجمد جنوبی منتهی می شود اقیانوس هند دارای پرترددترین خطوط دریایی و نقطه های استراتژیک است که نفت غنی آسیای غربی را به آسیای شرقی آفریقا و اروپا ارسال می کند و بیشترین میزان تجارت نفت و کالاها در این مسیر انجام می گیرد اقیانوس هند یک بزرگراه تجارت بین اللملی شده است که این مسئله منجر به رقابت بین کشورها برای تسلط بر مسیرهای کلیدی تجارت و تنگه های حساس آن شده است نیمی از محموله های کانتینر جهان یک سوم از محموله های فله و دو سوم از حمل و نقل جهانی در آن ها جریان دارد آب های اقیانوس هند ترافیک سنگین نفت و فرآورده های نفتی را از میدان های نفت خلیج فارس به سمت تنگه ی مالاگا و باب المندب ارسال می کنند و حدود یک سوم نفت در سواحل دریایی آن تولید می شود (Nazery,khlid,۲۰۰۵)


چابهار و اهمیت آن
وجود و اعلام حضور چابهار در حاشیه اقیانوس هند به عنوان یک بندر تاثیرگذار و راهبردی این منطقه را تبدیل به عرصه ای از رقابت ها و کنش های ژئوپلیتیک بازیگران منطقه ای و فرا منطقه ای در سده ۲۱ نموده است مهم اینکه تحولات و تصمیم گیری های بازیگران ژئوپلیتیک گواهی بر آن است که اهمیت راهبردی این بندر فرامنطقه ای بوده و مناطق ژئوپلیتیک پیرامون را نیز تحت تاثیر خود قرار داده است زیرا چابهار چهاراه ارتباطی میان شمال و جنوب و تا حدودی شرق و غرب باشد تلاش هایی که برای پیشبرد این منطقه و تصور جایگاهی که این بندر فوق راهبردی می تواند برای اقتصاد، امنیت و منافع ملی ایران ایجاد کند بسیاری از رقیبان منطقه ای ایران را به تکاپو انداخته است. تا به هر شکل ممکن از بارور شده توان های این بندر در ابعاد مختلف جلوگیری کرده و یا دست کم پیشرفت آن را به تاخیر بیاندازند. این امر سوای تلاش هایی است که اساسا برخی کشورها در تقابل آشکار با جمهوری اسلامی ایران انجام می دهند می باشد. برای نمونه تلاش های غرب به ویژه آمریکا برای دورکردن سرمایه گزاران و شرکت های بزرگ در امر توسعه چابهار را نمی توان نادیده گرفت اما موضوع مهم و شایان بررسی در این رابطه نوع نگاه برخی کشورهای همسایه به موضوع مورد بحث است. این طیف از کشورها نه از روی منازعه بلکه از جایگاه رقابت برای به چنگ آوردن فرصت های ارتباطی در جهان سده بیست و یکم می باشد. مهمترین بازیگران این عرصه کشورهای ترکیه، پاکستان و جمهوری باکو می باشد. چنین کشورهایی که هر کدام به فرصت های ژئواکونومیک ناشی از ترانزیت کالا میان شمال و جنوب و شرق و غرب از دریچه منافع ملی خود می نگرند، به شیوه های مختلف در خنثی سازی ظرفیت های جغرافیایی و ژئوپلیتیک ایران در منطقه می کوشند. نکته جالب داستان این است که چنین کنش هایی آشکارا اعلام نمی شود بلکه در چارچوب همکاری ها و اتحادهایی با رنگ و بوی دینی و زبانی اعلام می شود و پشت صحنه همان رقابت بر سر تصاحب فرصت های ترانزیتی منطقه در سده بیست و یکم می باشد.
سابقه تلاش ايران پس از انقلاب اسلامی براي توسعه بندر چابهار و جنوب شرق کشور به بيش از دو دهه قبل بازمی‌گردد. در اوايل دهه ۱۳۷۰ مجلس شوراي اسلامي ‌ايران به‌منظور توسعه اقتصادي کشور، لايحه مناطق آزاد تجاري- صنعتي و نحوه اداره آن‌ها را در سه منطقه کيش، قشم و چابهار تصويب کرد و دولت سازندگي بلافاصله آن را اجرا کرد. توسعه زيرساخت‌هاي بندرگاهي و اتصال بندر چابهار به شبکه ريلي کشور و توسعه حمل‌ونقل بزرگ‌راهي به‌منظور ايجاد کريدوري براي دستيابي کشورهاي محصور در خشکي آسياي مرکزي و افغانستان و کشورهای CIS از مسیر ايران و چابهار به آب‌هاي آزاد اقيانوس هند موردتوجه دولت ايران قرار گرفت.

در اینجا به این نکته توجه می کنیم که صاحب نظران بسیاری ایران را به دلیل وجود موقعیت ارتباطی مورد توجه به عنوان هارتلند جدید می شناسند می دانیم که اقیانوس هند و کشورهای ساحلی آن بر اساس نظریه قدرت دریایی ماهان از جایگاه و نقش برجسته‌ای در ژئواستراتژی جهانی برخوردار هستند. این نقش و اهمیت برجسته که از موقعیت دریایی کشورهای ساحلی ناشی می‌شود، به آن‌ها این فرصت جهت نقش‌آفرینی و بازیگری در استراتژی‌های قدرت‌ها و ابرقدرت‌ها در عرصه جهانی داده است. ماهان براي ايران در نظريه‌اش، موقعيت گذرگاهي قایل بود. «در اين جا، مهم‌ترين نقش ايران اين است كه در مسير دسترسي قدرت بري روسيه به اقيانوس‌هاي جهان قرار گرفته است. بنابراين، ايران بهترين مكان است كه بايد جلوي حركت روسيه در آنجا سد شود.» (بهرامی به نقل از کریمی، ۱۳۹۸: ۷۵). در این راستا «جفری کمپ»، ایران را به عنوان هارتلند جدیدجهانی معرفی می کند. او مجموعه سرزمين‌هاي در برگيرنده خليج فارس و درياي خزر را «بيضي استراتژيك انرژي» نام نهاد. دو منطقه‌اي كه سرزمين‌هاي ايران را در ميان خود دارند و ايران چون پلي راهبردی، اين دو منبع انرژي جهان را به هم پيوند مي‌دهد(کمپ، و هارکاوی، ، ۱۳۸۴: ۱۴-۱۱).
این بندر مهم ترین عامل نامیده شدن ایران به اسم هارتلند جدید می باشد توسعه چابهار به اجراي طرح كريدور«شمال- جنوب» كمك خواهد كرد، كريدوري كه ارتباط ترانزيتي كشورهاي شمال اروپا و روسيه را از طريق ايران و درياي خزر به كشورهاي حوزه اقيانوس هند، جنوب خليج فارس و جنوب آسيا برقرار مي سازد در اين ميان، چابهار به عنوان يك بندر استراتژيك مي تواند نقش مهمي را در اين شاهراه ترانزيتي ايفا كند و دروازه مبادله كالا به كشورهاي شرق ايران و آسياي مركزي، میانه، قفقاز باشد. همچنین جنوب شرقی ترین سواحل ایران، یعنی خلیج گواتر نزدیک ترین قلمرو دریایی ایران به شبه قاره، آسیای جنوب شرقی و اقیانوسیه است. این ویژگی و شرایط فیزیکی مناسب این خلیج برای بندرسازی، در آینده این منطقه را به قلمرو متراکم دریایی ایران، پاکستان تبدیل خواهد کرد. (کریمی پور ۱۳۷۹: ۱۷۰). 
چینی ها معتقدند که چابهار به عنوان يك كريدور اقتصادي است كه هند به شدت مي خواهد در آن سهم داشته باشد و در واقع اين كريدور اقتصادي و شاهراه مهم منطقه اي دروازه اي براي ورود هند به خاورميانه است( گلوبال تايمز چین، ۱۳۹۵). هرگونه حضور چين در بندر چابهار باعت ناخرسندي دهلي نو خواهد شد. ميزان مبادلات تجاري ايران و هند در سال گذشته حدود ۹ ميليارد دلار بوده در حالي اين ميزان بين ايران و چين به ۵۲ ميليارد دلار بالغ شده است. همچنین دهلي نو از نزديك مرادوات اقتصادی و سیاسی ژاپن با ايران را زير نظر دارد. ژاپن علاقمندي خود را براي همكاري در توسعه بندر چابهار اعلام كرده است، هند درخصوص مشاركت ژاپن در پروژه بندر چابهار معتقد است كه اين همكاري ممكن است به افزايش ارتباطات بين كشورها كمك كند و اين بستگي به نظر ايران دارد(روزنامه تايمز او اينديا، ۱، ۱۳۹۵ ).

اقیانوس هند و اهمیت آن بر منافع ایران
اقیانوس هند از منظر سیاست های خارجی و همچنین سیاست دفاعی آمریکا بسیار حائز اهمیت است زیرا این اقیانوس محل تلاقی سه قاره بزرگ آسیا آفریقا و اقیانوسیه به صورت مستقیم و دو قاره ی آمریکا و اروپا از طریق مسیر ها و کانال های ارتباطی است . از این رو این حوضه به عنوان یکی از مهم ترین آبراهه های بین اللملی در جهان محسوب می شود نقش اقیانوس هند در صحنه عملیاتی جنگ سرد بر مبنای محور نظامی قرار داشت که در دوران رقابت دو ابرقدرت امریکا و شوروی رقابت های تسلیحاتی و منازعات در مناطق ژئوپلیتیکی آن جغرافیای این اقیانوس را به جغرافیای نظامی تغییرکارکرد داده بود دریای عمان و خلیج فارس نیز از منظر ژئو استراتژیک به عنوان یکی از زیر سیستم های اصلی اقیانوس هند مطرح می باشند.
کرانه پهنه اقیانوس هند دیر زمانی است که مورد توجه نظامیان سیاستمداران بازرگانان و گردشگران قرار گرفته است .
آغاز داد و ستد میان جهان شرق و جهان غرب از مسیر دریایی اقیانوس هند نشان دهنده اهمیت استراتژیک این اقیانوس در  دوران گذشته است. اقیانوس هند اقیانوسی مهم و اقتصادی در جهان است تا اندازه ای که آن را قلب اقیانوس های دنیا نامیده اند آلفرد ماهان در این مورد می گوید (هر کس به اقیانوس هند مسلط شود گویی بر آسیا مسلط شده است) اقیانوس هند کلید ورود به ۷ دریای مهم جهان و ۴ تنگه استراتژیک جهان یعنی هرمز، باب المندب، مالاگا و سوئز است. ترانزیت انرژی، مواد خام و شیلات مهم ترین دلیل توجه جهان به این اقیانوس است همچنین ۴۰ درصد از منابع نفتی جهان از این منطقه استخراج می شود. حضور سه قدرت هسته ای پاکستان هند و ایران در همجواری این اقیانوس است در سال ۲۰۰۶تا۲۰۰۹ میلادی اقیانوس هند ناامن ترین اقیانوس از نظر سازمان دریانوردی بین اللملی انتخاب شده است (ahmadinohandani&kavandi kateb,۲۰۱۰:۱۳۸)
جمهوری اسلامی ایران بخش مهمی از منطقه ی جنوب غربی آسیا است که به صورت یک منطقه پنج ضلعی در محدوده مرزهای غربی هند و چین و مرزهای جنوبی روسیه و مرزهای شرقی اروپا و آفریقا و در شمال اقیانوس هند قرار گرفته است این منطقه داری پنج زیر سیستم(شبه قاره هند، خاور عربی، خلیج فارس و دریای عمان قفقاز و آسیای مرکزی) می باشد که ایران در کانون محوری قرار دارد و با دو حوزه ی تمدنی ایران و اسلامی در هر پنج زیر سیستم، دارای پیوستگی راهبردی است که با توجه به جایگاه خود در این منطقه، می تواند کانون هژمونیکیک نظم منطقه ای باشد. بنابراین، ایران به عنوان یک بازیگر منطقه ای می بایست وضعیت محیطی و اولویت های خود را در ارتباط با نظام بین اللمل و سیستم منطقه ای مشخص سازد تا بتواند به عنوان کانون برتر منطقه ای نقش ایفا کند
(ولی شریعت پناهی، مجیدکریمی پاشاکی، سجاد و همکاران فصل نامه علمی پژوهشی نگرش های نو در جغرافیای انسانی ،۱۳۹۶
کلیدواژه:اقیانوس هند ،چابهار ،ژئوپلیتیک ،استراتژیک

نتیجه گیری
سوق دادن نیروی دریایی به سمت سواحل مَکُران و حضور نیروی دریایی ارتش در آب های آزاد و بین المللی یکی از راهکار های مناسب نظام برای پیشبرد اقتصادی و دستیابی به قدرت دریایی برای کشور بود که ضرورت این مسائل در وهله ی اول ایجاد امنیت برای کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران در خلیج عدن و شمال اقیانوس هند بوده و در وهله ی دوم گسترش اقتدار سیاسی و حق طلبانه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در آب های بین امللی و آزاد جهان است که منجر به عزت ملی و در نهایت شان بین المللی می گردد. دیپلماسی دفاعی دریایی نیروی دریایی راهبردی منجر به خروج دیپلماسی دفاعی جمهوری اسلامی ایران از سیاست های انقباظی و تحریمی کشورهای غربی گردیده و نیز انتقال پیام صلح و دوستی و توسعه روابط سیاسی جمهوری اسلامی ایران شده است.
در پی حضور فعال نیروهای دریایی ارتش در دریاهای آزاد جهان ما شاهد پررنگ شدن اقتدار نظامی و تلاش برای برقراری ارتباط اقتصادی دوستانه هستیم.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر:
نیازمندی‌ها
پیشخوان روزنامه