بوق خبر - در ادامه میخواهیم ببینیم چرا نداشتن هیچ دوستی گاهی برایمان خوب است.
تعامل مداوم با دیگران میتواند افکارتان را منحرف کند و تلاش هایتان برای رسیدن به ایدههای جدید را بی نتیجه بگذارد. از سویی دیگر، تنهایی به خلاقیت تان اجازهی شکوفایی میدهد و تخیل تان را قوی میکند. این امر کمک میکند صداهای اطراف تان را حذف کنید و آگاهی بیشتری نسبت به افکار خودتان پیدا کنید.
وقت گذرانی با دیگران میتواند ویژگیهای شخصیتی مختلفی در شما به وجود آورد؛ و گرچه تقلید رفتار دیگران میتواند به ایجاد پیوند میان شما و دوستان تان کمک کند، اما درعین حال، میتواند خودآگاهی شما را هم تا حدودی دستخوش تغییر کند.
گاهی برای راحتی بیشتر دوستان تان ممکن است فراموش کنید به نیازها و احساسات خودتان فکر یا توجه کنید. در چنین مواقعی، سختتر میشود کاملاً در لحظه زندگی کرد، امری که میتواند باعث شود نگاه متفاوتی به دنیا پیدا کنید.
داشتن دوستان کمتر یا نداشتن هیچ دوستی ممکن است این امکان را به شما دهد که درک بیشتری نسبت به خودتان پیدا کنید و هر چیزی را که همانطور که واقعاً میبینید تجربه کنید.
احساس فشار برای دوست شدن با کسانی که هیچ نقطه اشتراکی با آنها ندارید و آنهایی که اهمیتی برای نیازها و علائق شما قائل نیستند، میتواند شما را دچار اضطراب کند. معاشرت اجباری به معنای از دست دادن وقت ارزشمندی است که میتوانید با خودتان سپری کنید، امری که میتواند در نهایت احساس بدی در شما ایجاد کند.
وقت نگذاشتن برای خود اغلب میتواند فهمیدن اینکه در زندگی خود دقیقاً به دنبال چه هستید را دشوار کند؛ و وقتی هم که دائماً تحت تأثیر دیگران و شرایط باشید، ممکن است در نهایت نتوانید انتخاب خودتان یا اصلاً به کلی، هیچ انتخابی داشته باشید.
تیلور سوییف در مصاحبهای گفت: «یادم است که وقتی مدرسه میرفتم، تنها دلیلی که باعث شد آهنگ نوشتن را شروع کنم این بود که خیلی از اوقات تنها بودم.
در مدرسه گوشهای مینشستم و میشنیدم که بقیه در مورد مهمانیای که قرار است بروند صحبت میکند. همه دعوت میشدند جز من؛ و من که به این جور برنامهها دعوت نمیشدم، آنجا مینشستم و با خودم میگفتم اشکالی ندارد، چون بعداً یک آهنگ در موردش میسازم.