بوق خبر - تفاهم عبارت است از: همدیگر را فهمیدن و علّت رفتارهای همدیگر را درک کردن و به دیگری در سلیقهها و باورها و رفتارهای شخصی اش حق دادن. در زندگی برای رسیدن به تفاهم باید عوامل و شرایطی مهیا باشد که قبل از ادواج، زن و مرد با توجه و عنایت کافی به آنها تفاهم هر چه بیشتر را در زندگی فراهم آورند. زن و مرد باید به رذغم تفاوتهای فردی خود (که حاصل عوامل ارثی، محیطی و رشد در طول زمان است) یکدیگر را درک کنند، زبان یکدیگر را بفهمند، تفاوت در سلیقهها را بشناسند و در در عین تلاش برای خودسازی و تکامل، یکدیگر را همان گونه که هستند بپذیرند. از جلوههای تفاهم میتوان به روحیه مهرورزی و گذشت، حُسن خلق، بردباری، گفتگو، انتقاد دلسوزانه و مُدارا اشاره کرد.
یک دلیل وجود دارد که درک یکی از ویژگیهای برتر یک شریک خوب در یک رابطه عاشقانه است. گذشته از این واقعیت که این صفت به شریک زندگی شما امکان میدهد بدون ترس از قضاوت شدن، شریک زندگی شما باشد، به شما امکان میدهد چیزهایی را از منظر سایر افراد ببینید.
اگر هنوز در تلاش هستید بدانید که چگونه «با همسرم تفاهم ندارم» را با درک بیشتری در رابطه و زندگی تان، رفع کنید، این مقاله به شما کمک میکند تا این ویژگی بسیار مهم را بشناسید، قدردانی کنید و تمرین کنید.
چالش تلاش برای فهمیدن شخص دیگر، در توانایی فرد در دیدن شریک زندگی خود، نه تنها به عنوان یک شریک زندگی، بلکه به عنوان یک انسان با تمام احساسات و افکاری که یک انسان عادی میتواند داشته باشد، نهفته است. یادگیری واقعی چگونگی درک یک شخص، اگر او را نمیشناسید، غیرممکن است: نقاط قوت آنها، شادیهای آنها، ترسهای آنها و همچنین نواقص آنها چیزهایی است که همسران باید برای درک بیشتر دیگری، بشناسند.
به عنوان شریک زندگی، باید وقت خود را برای بهتر شناختن شریک زندگی خود اختصاص دهید. ممکن است ماهها یا سالها طول بکشد، اما ارزش آن را خواهد داشت، به خصوص اگر میخواهید رابطه شما دوام داشته باشد.
یادگیری چگونگی درک یک شخص دیگر، اگر خودتان را نفهمیدید میتواند دشوار باشد. با همسرم تفاهم ندارم: چقدر خوب خودت را میشناسی؟ مواردی که شما را خوشحال، غمگین یا عصبانی میکند، چیست؟ این احساسات چگونه شما را تحریک میکنند؟ چگونه آنها به شما در تصمیم گیری کمک میکنند؟ اگر پاسخ این سؤالات راجع به خودتان میدانید، پس میتوانید به راحتی به شریک زندگی خود نگاه کنید و تفاوتهای خود را درک کنید.
مهم نیست که چقدر فکر میکنید از نظر تجربه، بلوغ یا حتی از نظر عقل بهتر از شریک زندگی خود هستید، هرگز آرمانها و عقاید خود را تحمیل نکنید. انجام این کار فقط شما را کور و غافل از احساس واقعی میکند. اگر میخواهید در یک رابطه شریک زندگی خوبی باشید، باید درک کنید که احترام به اعتقادات شخصی همسرتان و پذیرفتن اعتقادات خود، به عنوان افراد مستقل، اگر میخواهید پیوند خود را قویتر کنید، لازم است.
با همسرم تفاهم ندارم: آیا یکدیگر را به زنجیر کشیده اید؟ درک این نکته بسیار مهم است که رابطه شما مرکز جهان نیست. به عبارت دیگر، شریک زندگی خود را مجبور نکنید روابط مربوط به شما را همیشه در اولویت اول قرار دهد. این شامل آزادی زندگی میشود. شما قرار نیست که همیشه با هم باشید. به همسرتان اجازه دهید که تفریحات و اولویتهای شخصی خود را نیز داشته باشد. افراد اگر به صورت شبانه روزی و مداوم در زندگی مشترک و در نقش یک همسر باشند، خسته میشوند و میخواهند فرار کنند. هر انسانی که از سلامت روان برخوردار است، زمانهایی نیاز به تنها بودن دارد. او میخواهد که هیچ نقشی نداشته باشد. نه نقش یک کارمند یا رییس، نه یک همسر، نه فرزند. او تنها نیاز دارد که خودش باشد. این حق طبیعی شما و همسرتان است.
بگذارید شریک زندگی تان با دوستان خود بیرون برود یا اوقات خود را با خانواده سپری کند. بگذارید آنها به تنهایی سفر کنند و زندگی خود را به کمال، حتی در غیاب شما انجام دهند. از همه مهمتر، اجازه دهید آنها، اهداف شخصی خود را نیز دنبال کنند و آنها را ترغیب کنید که به دنیای بیرون بروند و به بزرگترین رویاهای خود برسند. شما گاهی احساس میکنید که با همسرم تفاهم ندارم، زیرا همه موضوعات زندگی در ما مشترک نیست. این اشتراک یک مرز باریک است که باید به تعادل برسد. افراد فارغ از زندگی مشترک، ابعاد شخصی و اجتماعی دیگری نیز دارند که شما باید برای درک بیشتر به آنها احترام بگذارید و برای خودتان نیز قائل شوید.
در یک رابطه به معنای گوش داد، داشتن تفاهم با همسر به معنای گوش دادن و احترام گذاشتن به حرفهای شخص دیگر است. شما همیشه درست نیستید. تلاش برای اثبات این که دیدگاهها، ایدهها و قضاوت شما قابل قبولتر است، میتواند به همسرتان بیشتر صدمه بزند.
اگر میخواهید مشکل «با همسرم تفاهم ندارم» را حل کنید، باید به جای این که بارها و بارها به این نکته اشاره کنید که نظر شما درست است، بر یافتن یک زمینه مشترک، روی انتخاب موافقت یا مخالفت، تمرکز کنید. به یاد داشته باشید، شریک زندگی شما، دشمن شما نیست و هر دوی شما در حال مبارزه با هم نیستید. شما فقط در زمینهای اختلاف نظر دارید؛ و این طبیعی است. شما نیاز دارید که سازگاری کنید.
با همسرم تفاهم ندارم: چقدر شنونده خوبی بوده اید؟ وقتی فکر میکنید شریک زندگی شما کاری انجام داده است که باعث میشود احساس عصبانیت، نارضایتی یا ناامیدی شما شود، به او فرصتی برای توضیح دهید. طرف او را نیز بشنوید و سریع قضاوت نکنید. گاهی اوقات، افراد در یک رابطه تمایل دارند قبل از صحبت کردن با شریک زندگی خود، عصبانیت را انتخاب کنند و نسبت به هجوم عاطفی آسیب دیده واکنش نشان دهند.
یادگیری چگونگی درک کردن، به ویژه هنگامی که شریک زندگی شما کار اشتباهی انجام داده است، شاید چالش برانگیزترین کار باشد، به خصوص اگر احساس صدمه دیدن و خیانت کرده اید. با این وجود، شما باید با صداقت کامل، قدرت و عشق به گوش دادن را پیدا کنید. از همه مهمتر، شما باید به همسر خود ایمان داشته باشید و به او فرصت دهید تا اهداف او و اینکه چه انگیزهای در انجام این کار را دارد، درک کند.
با همسرم تفاهم ندارم: آیا نسبت به یکدیگر گذشت میکنید؟ اگر مواردی وجود دارد که شریک زندگی خود را مقصر بدانید، باید همیشه انتخاب کنید که مهربان باشید تا اینکه اجازه دهید عصبانیت اوضاع را بدتر نکند. عصبانیت هرگز چیزی را حل نخواهد کرد، خصوصاً اگر شخص مهم شما کاری انجام داده باشد که به طور بالقوه بتواند به روابط شما خاتمه دهد. عصبانیت میتواند یک پاسخ طبیعی به یک رویداد یا عملی باشد که شما را آزار میدهد، اما این جهت نادرست است. به خصوص اگر میخواهید یک رابطه در حال نابودی را درمان کنید. درک بیشتر به معنای انتخاب مهربانی است و به شما امکان میدهد در حالی که سعی میکنید این کار را انجام دهید، مشکلات خود را نیز کمتر کنید.
با همسرم تفاهم ندارم: نقش شما یک همراه است یا یک سرزنش کننده؟ همراه همسر خود باشید. شما ناظم مدرسه او نیستید که بخواهید برای هر اشتباهی او را جریمه کنید. این نکته را درک کنید که حتی اگر شریک زندگی تان اشتباه کرده باشد، او شایسته فرصت دوم هست تا یک بار دیگر خود را اثبات کند. در این فرایند، شما باید کمک کنید تا از اشتباهات خود در رابطه درس بگیرید. شما باید صبور باشید و به اندازه کافی درک کنید تا به آن نتیجه بخشید. از همه مهمتر، سعی کنید به جای اشتباهاتی که شما یا همسرتان مرتکب شده اید، روی تلاش کردن، متمرکز شوید.
همه نمیدانند چگونه ایدهها و احساسات خود را در کلمات قرار دهند و این واقعیت بعضی اوقات به ویژه در یک رابطه عاشقانه به یک چالش تبدیل میشود. اول از همه، چگونه میتوانید کسی را درک کنید که حتی نمیداند چگونه افکار خود را ابراز کرده و احساسات درونی خود را به اشتراک بگذارد؟ در این شرایط، باید صبورتر باشید.
با همسرم تفاهم ندارم: شریک زندگی خود را تشویق کنید که به خصوص در مورد چیزهایی که مستقیم یا غیرمستقیم میتوانند در روابط شما تأثیر بگذارد، بازتر عمل کند. به این ترتیب، شما درک درست و واضحی از نحوه برخورد با هر شرایط غیرمنتظرهای که هر روز به عنوان زوج با آنها روبرو خواهید شد، به دست میآورید.